سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که به حکمت شناخته شود، چشمها او رابه دیده وقار و شکوه بنگرند . [امام علی علیه السلام]
امروز: پنج شنبه 103 فروردین 30

نمی خواستم فعلا وارد دنیای سیاست شوم ولی چه کنم که عروسک خیمه شب بازی فعلی آمریکا .....

درسته که قدیمی شده ولی به گذاشتنش تو وبلاگم می ارزید ،

روزنامه الحیات در مقاله ای با عنوان "هنگامی که میهمان دیوانه باشد" به قلم محمود المبارک در آستانه ورود جرج دبلیو بوش به خاورمیانه، از کشورهای عرب و شهروندان عرب می خواهد همانگونه با رییس جمهور آمریکا برخورد کنند، که آمریکایی ها با سیاستمداران خاورمیانه برخورد می کنند.
بر اساس این گزارش به نقل از الحیات، محمود المبارک می نویسد؛ هنگامی که رئیس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا در نیویورک سخنرانی کرد استقبالی که از رئیس جمهور ایران به عمل امد به دور از عرف دیپلماتیک و سنتهای دانشگاهی بود.
این استقبال خارج از عرف، فقط به خودداری رئیس دانشگاه از استقبال رسمی از رئیس جمهور در دفترش خلاصه نمی شود؛ بلکه وی پیش از سخنرانی رئیس جمهور، به جای اینکه از ایشان به سبب قبول دعوت تشکر کند؛ از کسانی عذر خواهی کرد که از حضور رئیس جمهور ایران در دانشگاهش احساس تاسف و اندوه می کردند.
امروز که خاورمیانه بر دوپای خود ایستاده است تا از رئیس جمهور امریکا استقبالی به عمل اورد که متفاوت با استقبالی است که از همتای ایرانی اش به عمل امد؛ این پرسش به ذهنم رسید که چرا به بوش رئیس جمهور امریکا، ان سوی درخشان ازادی و دمکراسی را که همیشه ما را به ان موعظه می کند؛ نشان ندهیم؟
ایا این حقیقت نیست که امریکا ادعا می کند به خاطر گسترش ازادی و دمکراسی در کشورها می جنگد؟ چرا به مهمان فردایمان نمونه ای از سطح ازادی در کشورمان، شبیه انچه که در دانشگاههای پیشرفته امریکا اجرا می شود، نشان ندهیم؟
ایا وقت ان فرا نرسیده است بر طبع اصیل عربی خود که میزبان را از اهانت به مهمان باز می دارد؛ غلبه کنیم تا با دوستان امریکائیمان انگونه که دوست دارند رفتار نمائیم؟
هنگامی که یک مقام عرب به امریکا سفر می کند فوری انجام یک مصاحبه با یکی از شبکه های تلویزیونی یا یکی از روزنامه ها یا یک نشست خبری برای ان هماهنگ می شود و غالبا مهمان محترم در جایگاهی نامحترم قرار داده می شود.
با اینکه این هماهنگیها غالبا بدون دخالت دولت انجام می شود، مقایسه مضحک این است که در کشورهای عربی دولت دخالت می کند تا از انجام مصاحبه های مطبوعاتی با مقامات امریکایی که به ان کشور عربی سفر می کنند؛ جلوگیری کند.
من نمی فهمم چرا از مردی(بوش) که قوانین داخلی و بین المللی را نقض کرد؛ و از سوی هیئت های بین المللی امریکایی و غیر امریکایی از جمله از سوی وزیر دادگستری سابق امریکا و اساتید رشته حقوق بین الملل و برندگان جایزه نوبل به جنایت جنگی متهم شد؛ دفاع می کنیم؟ وی افزوده است ای کاش دولتمردان کشورهای عربی که قرار است رئیس جمهور امریکا به کشورشان سفر کند، نشستهایی برای بوش با اقشار مختلف جوامع عربی به صورت مصاحبه های تلویزیونی مستقیم یا در موسسات اموزشی مانند دانشگاهها، برگزار می کردند؛ تا دو لنگه در ازادی را که اقای معلم یعنی بوش، منادی ان است به روی وی بگشائیم تا با گوش منطق عربی پرسشهای جسورانه را درباره سیاست کشورش در خاومیارنه بشنود. زیرا شهروند عرب هم می خواهد از بوش بشنود چرا دولتش در شورای امنیت درباره وجود سلاح کشتار جمعی در عراق دروغ گفت؟

می خواهد بپر سد ایا بوش پس از ان که کاخ سفید را ترک کرد اعتراف خواهد کرد که طی هشت سال حکومتش، به مردم و همه دنیا دروغ گفته است؟ همچنین شهروند عرب می خواهد بداند عراق چه گناهی مرتکب شد که باید به قرنهای عصر حجر بازگردانده شود و براساس چه مذهب و قانونی، نفت ایتامی را که اقای بوش مسبب یتیم شدنشان بود، می دزدد؟
ای کاش اقای کاخ سفید را می دیدم در حالی که تلاش می کند شهروند عرب را متقاعد کند که دمکراسی و ازادی را که نظامیان امریکایی در زندان ابوغریب و دیگر زندانها اجرا کردند؛ همان است که برای شهروندان عرب می خواسته است. و ابزارهای شکنجه ای که اقای بوش اجازه داده است در گوانتانامو بر ضد کسانی که اتهامی متوجه انها نبوده، چه برسد به اینکه محکوم شده باشند؛ مورد استفاده قرار گیرد؛ از ابزارهای شکنجه ای که صدام حسین به کار می برده بهتر است.
همچنین چقدر مناسب بود اگر بوش اگاه می شد که زن عرب هم می تواند حرف بزند هنگامی که یک زن فلسطینی بایستد و به او خبر دهد که خانه اش بر سر او و کودکان شیر خواره تروریستش با هواپیماهای امریکایی اهدایی به «مرد صلح!»، خراب شد.
و به عنوان یک حقوق دان دوست داشتم دانشجویان سال اول دانشکده های حقوق را ببینم در حالی که رئیس جمهور امریکا را در تنگنا قرار می دادند؛ هنگامی می خواستند از آن اصل حقوقی سر در بیاورند که بر اساس ان اقای بوش تصمیم گرفت از اختیارات قانونی مندرج در قانون اساسی امریکا فراتر رود و دست مامور امریکایی را باز بگذارد تا بدون مراجعه به قوه مقننه، بر ضد شهروندان مسلمان و مکانهای عبادتشان جاسوسی کند.
اما در واقع من به عنوان یک عرب راضی نیستم مهمانی را در کشورمان ببینم که به ان اهانت می شود حتی اگر این اهانت به شیوه دمکراتیکی باشد که خودش برای ما خواسته است.
به همین دلیل از اختیارات حقوقی ام استفاده می کنم که راه گریزی برای اقای بوش بیابم تا او را از مسولیتهای قانونی اش در تجاوزاتی که در طول ریاست جمهوریش انجام داده است تبرئه نمایم.
تبعا به همین خاطر معتقدم قانون، کسی را به سبب رفتارهایش مواخذه می کند که از عقل کامل برخوردار باشد؛

اما کسی را که اختلال عقلی دارد یا سبک مغز و احمق است؛ قانون او را به سبب رفتارهایش بازخواست نمی کند.
خیلی اسان می توان هر هیات قضایی را متقاعد کرد که جرج بوش رئیس جمهور امریکا احمق و دیوانه است.
نشانه دیوانگی بوش این است که وقتی شخصی ادعا می کند پروردگار او را از اینده باخبر ساخته است از نظر حقوقی دیوانه و احمق است و مسول رفتارهایش نیست.
بر کسی پوشیده نیست که بوش چند بار ادعا کرد برای نخستین بار به دستور خداوند وارد رقابت انتخابات ریاست جمهوری شد! زیرا خدا از او خواست جهان را اصلاح کند! سپس ادعا کرد که خدا به او دستور داد وارد افغانستان و پس از ان عراق شود! وی مدعی شد خدا به او تضمین داد که در انتخابات ریاست جمهوری برای دوره دوم نیز پیروز خواهد شد.
حرفهای من صرفا یک ادعا نیست بلکه واقعا بوش این حرفها را گفته است و در کتاب "زندگی رئیس جمهور بوش" ثبت شده است.
این کتاب را مایکل منسفلد با موافقت خود بوش نوشته است. با نوشته شدن این کتاب با دلیل قاطع و به اسانی می توان اقای بوش را در گروه دیوانگان قرار داد.

روشن است که دیوانه مسولیت حقوقی ندارد

زیرا جای طبیعی برای دیوانه زندان نیست بلکه تیمارستان است.

نظر شما چیه ؟


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در سه شنبه 86/11/9 و ساعت 7:24 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()

 

تجربه عشق شامل عملکرد اجزاء صمیمیت، هوس(شهوت) و تعهد میباشد. شما برای دسـتـیـابـی بـه یک رابـطه سـالم و پـایدار مـی بــاید اعتدال را میان این سه عنصر برقرار سازید. اکنون به تعریف آنها میپردازیم:

تعهد: تا چه اندازه شما خود را وقف آن میکنـید که رابطه یتان را شاداب و با طراوت نگاه دارید؟ و یا تا چه اندازه با یارتان صادق می بـاشـید؟ شـامل مسئولیت پذیری، وفاداری و وظیفه شناسی میباشد. تعهد در رابطه به مفهوم آن است که اکـثر موانع و مشکلات را می توان با کمک یکدیگر از میان برداشت - وفادار حتی در سخت ترین شرایط.

صمیمیت: نزدیکی در رابطه - اموری که شما و یارتان در آن سهیم می بـاشـیـد اما فرد دیـگری از آنـها آگـاهـی ندارد - رازها و تجربـیات فردی و مشترک - صمیمیت امری فراتر از نزدیکی جنسی و فیزیکی می باشد. تا چه اندازه شـما در کنـار یـارتان احـساس راحت بودن میکنید؟ آیا قادر به بیان عقاید و نقطه نظرهای خود میباشید ؟ بـدون آنـکه از مـورد انتقاد قرار گرفتن و نکوهش شدن واهمه داشته باشید؟ آیا هنـگامی کـه صحبت میکنید واقعا به حرفهای شما گوش میدهد؟

هوس و شهوت: انرژی بخش رابطه یتان می بـاشد. تمایل بـه بازگشت به منزل، تـنها برای کنار یار بودن - هوس فوریت ، شهوت و تمایلات جنسی، رمانتیک بودن، اشـتـیـاق برای در کنار هم بودن و رفع سریع موانع برای وصال میباشد - احساسات شدید -جاذبه جسمانی.

اکـنـون به ابعاد متفاوت عشق در شرایط وجود و یا فقدان سه خصیصه فوق در یک رابطه توجه کنید:

تعهد+صمیمیت و فقدان هوس: ایـن رابـطـه در خـطـر فروپاشی قرار ندارد اما نیازمند خلاقیت و انگیزه برای شعله ور ساختن مجدد عشق میباشد.

تعهد+هوس و فقدان صمیمـیت: ایـن رابـطه عذاب آور است - گـاهـی اوقـات انـگـیـزه شدیدی آنها را جذب یکدیگر میکند اما سرانجام به یاس و ناکامی منجر میگردد زیرا قادر به آن نمیباشند که رابطه یشان را عمیق تر سازند. یا آنکه افکار،علایق و آرزوهای قلبی یکدیگر را بشناسند.

صمیمیت+هوس و فقدان تعهد: این رابطه یک شبه است-کشش و اشتیاق شدیدی حکمفرماست اما عدم امنیت از آنـکه رابـطـه تـا چـه مـدت دوام خـواهـد آورد هر دو فرد را مایوس میسازد. عشق رمانتیک.

صمیمیت و فقدان هوس و تعهد: علاقه.

هـوس و فـقـدان صـمـیـمیـت و تعهد: عشق شیدایی.

تعهد و فقدان صمیمیت و هوس: عشق تو خالی و راکد.

هوس+صمیمیت+تعهد = عشق کامل و مطلوب

 با تشکر از دوست خوبم آقای امیر طاهری


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در یکشنبه 86/10/30 و ساعت 8:27 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید :

"ببخشید آقا؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : "بله، شما در ارتفاع حدودا ً 6 متری در طول جغرافیایی 872418و عرض جغرافیایی 372421هستید."

مرد بالن سوار : " شما باید مهندس باشید."

مرد روی زمین : "بله، از کجا فهمیدید؟؟"

مرد بالن سوار : " چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : " شما باید مدیر باشید. "

مرد بالن سوار : " بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"

مرد روی زمین : " چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا میخواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.

واقعیت این است که شما هنوز در موقعیت قبلی هستید؛ هر چند ممکن است من در بیان موقعیت شما چند میلیمتر خطا داشته باشم!"

با تشکر از دوستم علی زمان


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در یکشنبه 86/10/16 و ساعت 9:20 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()
   1   2   3   4   5      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics