سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرزند مرده تواند خفت ، و مال ربوده دیده بر هم نتواند نهفت . [ و معنى آن این است که او بر کشته شدن فرزند شکیبایى دارد و بر ربوده شدن مال طاقت نیارد . ] [نهج البلاغه]
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 15

حره دختر حلیمة سعدیه، از دوستان و موالیان امیرالمؤمنین، (ع)، و خواهر رضاعی پیامبر اکرم، (ص)، است. مناظره‌ای دارد با حجاج بن یوسف ثقفی که با تکیه بر آیات قرآنی، حریم ولایت را پاس می‌دارد.
وقتی بر حجاج، وارد شد حجاج از او پرسید: تو حره دختر حلیمه هستی؟
حره گفت: فراست از غیر مؤمن!
حجاج گفت: خدا تو را این جا آورد، می‌گویند تو علی را از ابوبکر، عمر و عثمان برتر می‌دانی؟
گفت: دروغ گفته‌اند آنان که گفته‌اند من علی را تنها از اینها برتر می‌دانم.
حجاج گفت: دیگر از چه کسانی او را برتر می‌دانی؟
گفت: از آدم، نوح، لوط، ابراهیم، داوود، سلیمان و عیسی بن مریم، (علیهم السلام).
حجاج گفت: وای بر تو، او را از صحابه و هفت پیامبر بزرگ، برتر می‌دانی، اگر دلیل اقامه نکنی، سرت را از تنت جدا می‌کنم.
گفت: خداوند در قرآن، او را بر این پیامبران مقدم داشته، من از خود نگفتم. خدا دربارة حضرت آدم، (ع)، فرمود:
وَ عَصی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی؛
[1] آدم، عصیان پروردگار کرد، پس گمراه شد.
و در حق علی، (ع)، فرمود:
وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً؛
[2] سعی شما «علی، فاطمه، حسن، حسین، (علیهم السلام)، و فضه» مشکور و مقبول است.
حجاج گفت: آفرین! به چه دلیل او را بر نوح و لوط ترجیح می‌دهی؟
گفت: خدا دربارة آن دو پیغمبر فرموده است:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ؛
[3] خدا برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثال آورد که تحت فرمان دو بندة صالح ما بودند و به آنها خیانت کردند و آن دو شخص نتوانستند آن زنان را از قهر خدا برهانند، و حکم شد آن دو زن را با دوزخیان به آتش درافکنید.
اما همسر علی، فاطمه، (علیهاالسلام)، است که خدا با خشنودی او خشنود می‌گردد و از خشم او به خشم می‌آید.
حجاج گفت: آفرین! به چه دلیل او را از ابراهیم برتر می‌بینی؟
گفت: خدا فرموده است:
وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی؛
[4] و چون ابراهیم گفت: پروردگارا، به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده می‌کنی؟ خداوند فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا، لیکن می‌خواهم مطمئن شوم.
اما مولایم امیرالمؤمنین فرمود: لَوْ کُشِفَ الْغِطاءُ‌مَا ازْدَدْتُ یَقیناًَ؛ اگر پرده کنار رود، بر یقین من افزوده نخواهد شد.
و این سخن را نه کسی قبل از او گفت و نه بعد از او.
حجاج گفت: آفرین! چرا او را بر حضرت موسی مقدم می‌داری؟
گفت: خداوند فرموده:
فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ؛
[5 موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی از دشمن، به جانب شهر مدین رو آورد.
اما فرزند ابوطالب، لیلة‌المبیت بر بستر پیامبر خوابید و هراس در او راه نیافت و خدا در حقش این آیه را نازل کرد:
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ؛
[6 برخی از مردم در راه خشنودی خدا، از جان خود در‌می‌گذرند.
حجاج گفت: آفرین بر تو ای حره! چرا او را بر حضرت داوود و سلیمان ترجیح می‌دهی؟
گفت: خداوند او را برتر دانسته است. در کتابش فرموده:
یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ؛
[7] ای داوود، ما تو را خلیفه خود در زمین قرار دادیم پس میان مردم به حق قضاوت کن و از هوا پیروی مکن تا مبادا تو را از راه خدا گمراه کند.
حجاج سؤال کرد: این آیه اشاره به کدام قضاوت داوود است؟ گفت: مردی باغ انگوری داشت و دیگری گوسفند داشت. گوسفندان به باغ انگور رفتند و در آن جا چریدند. آن دو مرد به نزد داوود برای شکایت آمدند، داوود چنین قضاوت کرد که گوسفند را بفروشند و پول آن را در بهبودسازی باغ انگور، صرف کنند تا باغ به شکل اول باز گردد. در این هنگام فرزند داوود (حضرت سلیمان) گفت: پدر، از شیر گوسفندان به صاحب باغ دهند تا باغ را آباد کند، چنانکه خداوند فرموده است:
فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ؛
[8] ما آن را به سلیمان فهماندیم.


[1 . سورة طه، آیة 22.
[2] . سورة انسان، آیة 22.
[3] . سورة تحریم، آیة 10.
[4] . سورة بقره، آیة 260.
[5] . سورة قصص، آیة 21.
[6] . سورة بقره، آیة 207.
[7] . سورة ص، آیة 26.
[8] . سورة انبیاء، آیة 79

 


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در پنج شنبه 86/10/20 و ساعت 2:1 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()

تولد زمین درکلام امیر المؤمنین(ع)

حضرت علی (ع) در خطبه 90 نهج البلاغه به بیاناتی زیبا و تعابیری دقیق ، داستان زمین و آنچه بر آن گذشته را چنین بیان می فرماید :
خداوند زمین را در امواج شدید و با صولت و در دریاهاى پر آب فرو برد، در حالى که موجهاى عظیم آن دریاها به هم مى خوردند، و امواج بلند آن که در حال تدافع یکدیگر بودند به هم مى کوفتند و همانند شتران نر در موقع هیجان و مستى کف به وجود مى آوردند. پس سرکشى آب به خاطر سنگینى زمین حالت فروتنى گرفت، و چون زمین به سینه خود به روى آب قرار گرفت اضطراب و هیجان آب فرو نشست و چون با شانه خود مانند حیوانى که در خاک بغلتد بر روى آب درغلتید آب آرام گرفت. آب پس از هیجان و اضطراب امواجش آرام و مغلوب شد، و در دهنه خوارى مطیع و اسیر گشت. زمینِ گسترده شده در میان آن آب پرموج ساکن شد، و آب را از نخوت و کبر و از باد دماغ و سرکشى و تجاوز بازداشت، و دهان آن را که پر موج بود بست، و آب از آن همه هیجان و هیبت و جست و خیز به جاى خود نشست.
پس از آنکه هیجان آب از زیر اطراف زمین ساکن شد، و کوههاى بلندسرکشیده را که بر دوش زمین قرار داشت بر روى خود حمل نمود، خداوند آبهاى چشمه ها را از بالاى بینى هاى زمین (قله کوهها) به جریان انداخت، و در پهن دشت ها و رودخانه ها سرازیر ساخت، و حرکات زمین را با کوههاى لنگر انداخته، و به وسیله صخره هاى بزرگ سر به فلک برداشته تعدیل نمود. زمین به علّت نفوذ کوهها در پهنه آن، و به خاطر فرو رفتن ریشه کوهها در اعماق آن، و سوار شدن آن صخره هاى بزرگ بر گردن و طبقات زیـرین آن آرامش و استقرار یافت.
خداوند میان زمین و جوّ را فراخ نمود، و هوا را براى تنفس ساکنان آن مهیّا فرمود، و تمام نیازمندیهاى اهل زمین را از دل زمین بیرون آورد. سپس بلندیهاى زمین را که بى گیاه بود و آب چشمه ها به آن نمى رسید، و جویبارها وسیله اى براى رساندن خود به آن زمین هاى مرتفع نمى یافتند رها نساخت، بلکه ابرهایى آفرید تا عرصه هاى مرده آن بلندیها را احیا کنند، و گیاهش را برویانند. ابرها را پس از پراکندگى قطعاتش و جدایى پاره هایش به هم الفت و التیام داد، تا چون آب درون ابر به جنبشى سخت برآمد، و در حواشى آن برق بدرخشید، و درخشش برق در میان قطعات ابر سپید و انبوه خاموش نشد، خداوند آن ابر پرباران را در حالى که قطعاتش به هم پیوسته بود فروفرستاد، در حالى که به زمین نزدیک شدند، و بادها بارانهاى آن را پى در پى همچون دوشیدن شیر از سینه حیوانات دوشیدند و به شدت به زمین ریختند. زمانى که ابرها سینه خود را به زمین ساییدند، و آنچه از باران داشتند بر زمین پاشیدند، خداوند در زمین هاى خشک گیاه، و در دامن کوهها سبزه رویاند، در این وقت زمین با آرایش مرغزارهاى خود به شادى نشست، و از پرده لطیفى از شکوفه هاى خوشبو و زیبا که بر خود پوشیده بود، و از نظم دقیق شکوفه ها و بوته هاى باطراوت که چهره آن را مى آراست به نشاط و بهجت برخاست، و خداوند آن نباتات و گلها را توشه آدمیان و روزى چهارپایان قرار داد. و نیز راههاى فراخ در اطراف زمین باز کرد، و براى روندگان نشانه هایى نهاد تا به هر جا که بخواهند آمد و شد کنند.
هنگامى که زمین را براى زندگى آماده کرد، و فرمان خود را جارى ساخت، آدم(ع) را از میان مخلوق خود اختیارکرد، و او را اولین نوع از آفرینش انسان قرارداد.


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در چهارشنبه 86/10/19 و ساعت 2:21 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()

زندگی صحنه تلاش و بالندگی، و لحظه های آن چون رودی درگذر است. رودی مواج که درتلاطمش ، انسان ها ساخته می شوند ؛ پس تا دمی باقی است از لحظات و سخنان دیگران عبرت بگیریم :

- با شکیبایی وصبر ، انتظار گشایش و پیروزی می رود . ( حضرت محمد صلی الله علیه و آله)

- اگر کوه ها به لرزه درآمدند، تو پابرجا و استوار باش . ( امام علی علیه السلام(

- صبر، ضامن پیروزی است . ( حضرت علی علیه السلام )

- هر کس یک ساعت شکیبایی ورزد ، ساعت ها حمد و سپاس خواهد گفت . ( حضرت علی علیه السلام )

- صبر، قله ایمان است )امام صادق علیه السلام)

- بردباری ، هنگامی خوب است که مبدأ منزهی داشته باشد ، وگرنه در مقابل بیدادگری ، بردباری ناتوانی ، و ناتوانی مقدمه نابودی است.

بردباری به هنگام خشم ، و خوش رویی به هنگام تنگدستی ، مشکل ترین کار است( سقراط)

- هر چه بخواهید به دست خواهید آورد : اگر صبر و بردباری ، سرمایه شما باشد(لافونتن)

- کسی که هیچ چیز را تحمل نمی کند، خود، تحمل ناپذیر است.( ژانه)

- عظمت واقعی در آن نیست که هرگز سقوط نکنیم ؛ بلکه در آن است که هر بار سقوط کردیم، دوباره برخیزیم . ( ژید)

 - مصائب خود را مانند لباس هایتان با کمال بی اعتنایی تحمل کنید.( شکسپیر)

- راز بزرگ زندگی در شکیبایی است و نباید به خاطر یک آینده مبهم ، حال را از دست داد.


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در چهارشنبه 86/10/19 و ساعت 2:12 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()
<   <<   6   7   8   9   10      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics