دلنوشته - موفقیت پویا

دروغ اونم تو روز روشن

اصلا میدونی چیه ، می خوام چند تا دروغ بگم :

معبودم !

می خوام بگم :

هیچ معشوقی بجز تو ندارم

در وقت گرفتاریها فقط به تو پناه می بزم

روزیمو فقط از تو می خوام

در هنگام نماز فقط به تو فکر می کنم

تمام نیت هایم فقط برای رضای خداست

برای ترس از جهنم و رسیدن به بهشت راز و نیاز نمی کنم

و ....

بالاخره باید بین من و تو یه فرقی باشه

پس کی می خواهی منو به خونه ات دعوت کنی

به نظرم رسید مفیده که نوشتم در سه شنبه 87/9/12 و ساعت 8:2 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()

و شاید هم ...

حتما تا بحال مسافرت رفته ایم و در جایی اقامت کوتاهی داشته ایم و می دانیم در پایان سفرباید تمامی وسایل آن اقامتگاه را تمام و کمال تحویل داده واگر خسارتی وارد کرده ایم باید قبل از برگشت آن را جبران کرده باشیم و سپس اجازه خروج یافته به وطن خود بر گردیم ، جالب تر آنکه در هنگام مسافرت در نگهداری وسایل اهتمام بیشتری می کنیم تا شیرینی سفر با پرداخت خسارت از بین نرود .

........ولی نمی دانم چرا یادمان رفته که زندگی در این دنیا همانند سفر است و دقت لازم را در زیستن -آنگونه که خالقمان دستور داده - نداریم

شاید بعضی وقتها انتظارمان از او فراتر از حد ممکن است و فکر می کنیم او همه خسارتهایی را که در اصل به خودمان می زنیم می بخشد

و به عبارت بهتر به او اعتماد می کنیم

در صورتی که ما قبلا به او اعتماد نکردیم و راه سعادت را در پیش نگرفته ایم

و شاید هم ....

..................................................

کدام خسارت را میتوان جبران کرد ؟