سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که ساعتی بر خواری فراگرفتن شکیبایی نورزد، همواره در خواری نادانی باقی بماند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: جمعه 103 اردیبهشت 28

برنامه ریزى چیست؟ چرا اهمیّت دارد؟ اصول آن کدامند؟ لوازم آن چیست؟
یکى از تفاوتهاى اساسى میان انسان و حیوان این است که حیوان فقط در زمان حال زندگى میکند و انسان در سه زمان: گذشته، حال و آینده. گذشته محمل تجارب است، حال منزلگاه تصمیمگیرى است، و آینده سکوى رشد و ارتقاء. انسان با تجزیه و تحلیل رویدادهاى گذشته، دست به برنامه ریزى زمان حال مىزند و آینده را رقم مىزند.
متخصصان برنامه ریزى مىگویند:
نگرش انسان نسبت به آینده باید از زاویه سه افق صورت گیرد: افق باز؛ افق دور و افق روشن.

افق باز: افق باز ضامن مانورِ فکرى آدمى نسبت به مصالح و مسائل پیرامونى و یکى از عوامل دورى آدمى از اندیشههاى محدود و برنامههاى جزئى نگرى است. هر انسانى که از افق باز بهرهمند است، در برابر معادلات زندگى، به صورت خطى نمیاندیشد؛ بلکه نگرش او حالت شبکهاى و گسترده دارد و راهحلهاى مختلف را فقط از زاویه یک راه نمىبیند و به اصطلاح پژوهشگران، به ورطه تک سبب بینى نمىافتد، لذا راههاى مختلف را آزمایش مىکند. افق باز روش مؤثرى در نگرش است و در همه فعالیتهاى هدفمند به کار مىآید.

افق دور: یکى از خصلتهاى ممتاز انسان، خصلت دور اندیشى (Proridence) است. افق دور در نگاه و نگرش آدمى، ضامن شفاف شدن ابهامات آینده است و تصمیمات آتى را رقم میزند. افراد دور اندیش در مقایسه با دیگران، تصویرى شفافتر در مسائل، رفتارها، عکس العمل، رویدادها و اتّفاقات دارند.

افق روشن: بهره مندى انسان از زاویه روشن و کم ابهام، با استفاده از دو افق قبلى میسّر است. افق روشن محصول دو افق دور و باز است. افقِ روشن، میوه انسان در اصل برنامه ریزى بهینه و کارآمد براى آینده در حال اتّفاق است.
محصول این سه افق، بحث شناخت (Recognition) است. بنابراین سه افق، اساس برنامه ریزى عبارت است از:
1.
خودشناسى.
2.
جهت بخشى فعالیتها.
3.
بهبود کیفیت زندگى در ظرف زمان.
تا شناخت موجود نباشد، ضمانتى براى آینده وجود ندارد.
میتوان آینده را به زمان حال منتقل نمود، یعنى مىتوان زمینه ساختن پلههاى آینده را در زمان حال بررسى نمود و آنها را شکل داد.
تعداد بسیار اندکى از مردم وقت کافى در اختیار دارند. همه از کمبود وقت مینالند. طبق تخمینها و برآوردهاى انجام شده، حدود 30 الى 40 درصد توان انسانها به کار گرفته میشود و محاسبات نشان میدهد که افراد 60% از زندگى کارى خود را هدر میدهند. بیشتر وقتها، انرژیها، تواناییها و استعدادها به هدر میروند، چون شناخت کافى وجود ندارد، هدفها روشن نیست و برنامه ریزى ها و اولویت گذاریها دقیق نیست .
عمر ما محدود است. ما یکبار فرصت زندگى کردن داریم. امروزه طبق محاسبات انجام شده، یک انسان با امید به زندگى طولانى، حداکثر 200.000 ساعت از زمان را، به عنوان وقت قابل استفاده، در اختیار دارد.

استفاده از سرمایه عمر: استفاده بهینه و بهتر از «زمانِ» محدود و ارزشمند، تنها از طریق برنامه ریزى و «مدیریت زمان» که هوشیارانه، مستمر و پایدار تدوین شده باشد، فراهم مىشود. مدیریت زمان که در واقع، همان برنامه ریزى است، به معناى تسلط و کنترل بر فرصتها و جهت دادن به فعالیتهاست.
برنامه ریزى فرصتها: براى طراحى برنامه مناسب جهت استفاده از فرصتها، لازم است که هر فرد شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم نماید:
بخش اول: صبح تا ظهر
بخش دوم: بعد از ظهر
بخش سوم: شب
باید هر کدام از این بخشها را دو قسمت کرد و هر قسمت را به فعالیتهاى حداکثر دو ساعته تقسیم کرد.
بهتر است فعالیتهاى علمى، اجرایى، شغلى و تفریحى خود را در قالب این زمانها تعریف کنیم و هر قسمت را بین یک الى یک ونیم ساعت و حداکثر تمام شش قسمت را در 9 ساعت تقسیم نماییم. افراد شاغل یا در حال تحصیل ممکن است کل صبح یا بعد از ظهر یا صبح و بخشى از بعد از ظهر را به شغل و تحصیل خود اختصاص دهند. آنها روى وقت باقیمانده میتوانند برنامه ریزى نمایند.
با این تقسیم بندى، در هر هفته ما میتوانیم 42 قالب زمان را احیاء کنیم و فعالیتهاى خود را در قالب آن تعریف کنیم و اگر این قالبها یک ساعتى باشند، باز هم در هر شبانه روز 18 ساعت از 24 ساعت آزاد خواهد ماند؛ یعنى با احتساب اینکه 2 ساعت صبح، 2 ساعت عصر و 2 ساعت شب را براى فعالیتهاى علمى، پژوهشى و... خارج کرده باشیم، باقیمانده هر روز 18 ساعت و در هفته 126 ساعت آزاد خواهد ماند. لذا مىبینیم که در هفته، چقدر ما زمان را قربانى و فدا کردهایم. و این یعنى ذبح زمان! یعنى نابودى فرصتها؟
سرمایه عمر آسان به کف نیامده است، که آسان از دست رود. برنامه ریزى کمک میکند که به فعالیتهاى خویش، نظام یافته بنگریم و این نکته را مد نظر داشته باشیم که:
«
زمان در عصر ما، ساعتها و روزها و هفته ها نیست؛ بلکه زمان، با دقیقه و ثانیه و لحظه مورد بحث و بررسى قرار گرفته و فعالیتها در قالب آن تعریف میشوند».
یک جوانِ پشت کنکورىِ رشته ریاضى سؤالهاى متعددى از من پرسید. از او سؤال کردم: چند وقت دیگر به کنکور باقیمانده است؟ او پاسخ داد: 75 روز، یعنى 1700 ساعت که با ساعتهاى باقیمانده امروز تا شب که 11 ساعت است، میشود 1711 ساعت.
ضمن تشویق، به نگرش او آفرین گفتم و اضافه کردم: انشاءا... از این به بعد، زمان را در قالب دقیقه و ثانیه ببین و بنگر چه فرصتهاییدارى و چه فرصتهایى را هر روز ما از بین میبریم.
باید در «امروز»، فرداها را دید و ماههاى بعد را به تصویر کشید، حتّى سال آینده را در قالب زمان حال به تماشا نشست.

به یاد داشته باشید این جمله طلایی را :

آنهایی که از جای خود می جنبند گاهی می بازند

 و آنهایی که نمی جنبند همیشه می بازند


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در شنبه 86/10/22 و ساعت 8:23 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()

 

( کلیت مطلب ذیل از لحاظ علمی ثابت شده است)

خلاصه مراحل (تکنیکهای یادگیری ) :

پیش خوانی (Survey)، سؤال سازی (Question)، خواندن (Read)، بازگویی و تعریف (Recite) و مرور (Review).

پیش خوانی:
درسی را که می‌‌خواهید بخوانید، ابتدا پیش خوانی کنید. سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمایید:
- نگاهی سریع و گذرا به متن بیندازید.
- نکات مهم و کلیدی را بیابید.
- سؤالات و تمرین های آخر درس را مرور کنید.
-اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا بخوانید.

سؤال سازی:
در ذهن خود سؤالاتی راجع به موضوع درس بسازید.

خواندن:
متن درس را بدین شکل بخوانیدکه در هنگام خواندن:
- به دنبال جواب سؤالاتی باشید که در ذهن خود ساخته بودید.
- زیر نکات مهم خط بکشید.

- اگر مطلبی را درست نفهمیده اید، دوباره بخوانید و انرا چند بار بنویسید

- به سؤالات آخر درس جواب بدهید.

بازگویی و تعریف مطالب:
بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید، به بازگویی مطالب آن بپردازید.

-اگر مطالب تمرینی است مثالهای متعددی حل نمایید

- تا آنجا که می توانید مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی کنید.
- به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید، مطالب بهتر در حافظه تان جای می‌‌گیرد.

جالب است بدانید که :

قدرت یادگیری سه برابر می‌‌شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن.
و این قدرت چهار برابر می‌‌شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن و نوشتن!

مرور مطالب:
بعد از آنکه مطالب را بطور کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب می‌‌رسد.
- روز اول: بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگویی، 5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید.
- 24 ساعت بعد: کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیندازید، به مدت 5 دقیقه این کار را انجام دهید.
- یک هفته بعد: به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید. برای مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید.
- و به همین ترتیب هر چند وقت یکبار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید.

به خاطر داشته باشید:

کسانیکه مطلبی را 6 بار پیاپی می‌‌خوانند در مقایسه با کسانی که در 6 نوبت و هر بار 5 دقیقه. این کار را می‌‌کنند، درصد یادگیری کمتری دارند.چرا که در فواصل زمانی قدرت پردازش ذهن بالاتر می‌‌رود.

ایا شما تجربیات بهتری دارید ؟


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در چهارشنبه 86/10/19 و ساعت 10:25 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()

 

چطور باید با چنین افرادی که اتفاقاً تعدادشان کم هم نیست کنار بیاییم؟ بیایید این طور به مساله نگاه کنیم که آدم های عصبانی داد می زنند که شنیده بشوند. آنها به دنبال احترام و عشق هستند. می خواهند احساس کنند که مهم هستند، فقط نمی دانند راه درست کسب آنچه می خواهند کدام است. توصیه های زیر در مواجهه با چنین افرادی به کارتان می آید؛

1- در بحبوحه بحران خونسرد باقی بمانیدو چیزی نگویید. بگذارید بحران سیر طبیعی خودش را بپیماید، حتی در آن زمان که شخص عصبانی سعی می کند شما را برانگیزاند
2- اجازه بدهید طرف هرچه می خواهد حرف بزند. او به زودی خسته خواهد شد. گاهی آنها فقط همین را می خواهند؛ اینکه کسی به آنها گوش بدهد که احساس کنند مهم هستند.
3- خود را به جای او بگذارید. هیچ وقت نگویید «تو اشتباه می کنی» . حتی با جدیت دنبال نقاط مشترک بگردید و بر آنها تاکید کنید.

4- این عبارت تاثیر فوق العاده ای دارد؛ «بله، بله، دقیقاً می فهمم تو چه می گویی، منظورت این است که...» این کلمات به طرف مقابل نشان می دهد که حرف او را شنیده اید. معمولاً آنها فقط همین را می خواهند؛ می خواهند که برایشان ارزش قائل شویم.
5- اگر گفت وگو دارد به بددهنی و بدزبانی کشیده می شود آن را متوقف کنید. دست هایتان را به علامت تسلیم بالا ببرید و قاطعانه اما با آرامش بگویید؛ «تو الان خیلی عصبانی هستی و چیزهایی می گویی که واقعاً آن طور فکر نمی کنی
6- اگر فکر می کنید شما هم اشتباه نکرده اید از این جمله استفاده کنید؛ «ممکن است من اشتباه کرده باشم. بیا دوباره موضوع را با هم مرور کنیم.»
شجاعت این را داشته باشید که بپذیرید طرف مقابل بر حق بوده رضایت خاطر بیشتری هم احساس می کنید. معمولاً کسی که شما را به باد انتقاد می گیرد در مقابل چنین صحبتی متعجب می شود و از فکر درگیری می گذرد چون دیگر چیزی برای جر و بحث باقی نمی ماند.

7- اگر هر روز از روی اجبار با آن دسته افراد منفی باف، دعوایی، جر و بحثی یا نظیر آن  سروکار دارید  از قدرت تجسم خلاق بهره بگیرید.
سعی کنید حداقل یک جنبه خوشایند در رفتار او بیابید و همیشه پیش از رویارویی با وی او را با همان ویژگی خوشایند تصور کنید. آیا هیچ وقت توانسته اید از روی ظاهر آنها بفهمید واقعاً دلشان می خواهد کسی به حرف آنها گوش بدهد، آنها را دوست داشته باشد و به آنها احترام بگذارد؟

در پایان روایتی از برخورد امام باقر (ع) برایتان نقل میکنم

روزی شخصی به مادر ایشان اهانت تندی کرد

امام به او فرمود اگر مادر من مرتکب این عمل خلاف شده انشاءالله خداوند اورا ببخشد در غیر اینصورت خداوند تو را ببخشاید

به امید اینکه از پیروان آن بزرگواران باشیم

انشاء الله


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در یکشنبه 86/10/16 و ساعت 8:23 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics