هیچ کینه توزی را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]
امروز: سه شنبه 04 تیر 17

 

ازاصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام حکایت کنند: طاووس یمانى با بعضى از دوستان خود مشغول طواف کعبه الهى بود، ناگهان متوجّه شد که جلوتر از او نوجوانى خوش سیما نیز مشغول طواف کعبه الهى مى باشد، و چون در چهره نورانیش خوب دقیق شد، او را شناخت ، که آن نوجوان حضرت  باقرالعلوم علیه السلام است .
آن گاه طاووس یمانى به دوستان خود گفت : ما نزد این دانشمند برویم و از او سؤ الى کنیم ، شاید جواب آن را نداند
.
سپس طاووس یمانى به همراه دوستانش خدمت حضرت رسیدند و سلام کردند
.
بعد از آن طاووس گفت : اى ابوجعفر! آیا مى دانى چه زمانى یک سوّم جمعیّت روى زمین هلاک و کشته شد؟

امام محمّد باقر علیه السلام فرمود: اى ابو عبدالرّحمن ! یک سوّم نبود؛ بلکه یک چهارم جمعیّت هلاک و نابود گردید.
طاووس گفت : صحیح مى فرمائى ، حقّ با شما است ، اکنون بفرما که چگونه چنان شد؟

حضرت فرمود: این جریان ، آن زمانى اتّفاق افتاد که تنها جمعیّت روى زمین حضرت آدم ، حواء، قابیل و هابیل بودند؛ و قابیل برادر خود را کشت ، در حالى که هابیل در آن زمان یک چهارم جمعیّت را تشکیل مى داد.
طاووس گفت : کدام یک از هابیل و قابیل پدر تمام مردم بود؟

حضرت فرمود: هیچ کدام ؛ بلکه بعد از حضرت آدم علیه السلام ، شیث پدر آدمیان بود.
طاووس پرسید: چرا حضرت آدم علیه السلام را آدم نامیدند؟

فرمود: چون سرشت و خمیرمایه او را از خاک روى زمین برگرفتند.
پرسید: چرا همسر حضرت آدم را حوّاء گفته اند؟

فرمود: چون او از دنده آدم علیه السلام آفریده شد.
پرسید: چرا شیطان را ابلیس نامیده اند؟

فرمود: چون او از رحمت خداوند محروم و ناامید گشت .
پرسید: چرا جنّ را به این نام گفته اند؟

فرمود: چون که آنها مى توانند از دید انسانها مخفى و نامرئى گردند.
پرسید: اوّلین کسى که حیله بکار برد و دروغ گفت چه کسى بود؟

فرمود: شیطان بود، که به خداوند عزّ و جلّ گفت : من از آدم بهتر و برترم ؛ چون که مرا از آتش و او را از گِل آفریدى .
پرسید: آن گروهى که شهادت به حقّ دادند؛ ولى دروغ مى گفتند، چه کسانى بودند؟

فرمود: منافقین بودند، که در ظاهر شهادت به رسالت و نبوّت رسول خدا صلى الله علیه و آله دادند؛ ولى در باطن دروغ مى گفتند، چون عقیده و ایمان به خداوند نداشتند.
پرسید: آن رسولى را که خداوند براى هدایت انسان فرستاد؛ ولى خودش از جنّ و انسان نبود، که بود؟

فرمود: کلاغى بود، که براى تعلیم قابیل آمد تا او را هدایت کند که چگونه جسد برادرش هابیل را دفن نماید.
پرسید: آن که قوم و تبار خود را راهنمائى و انذار کرد، و از زمره جنّ و إ نس نبود، که بود؟

فرمود: مورچه اى بود که در مقابل لشکر عظیم حضرت سلیمان علیه السلام ، به هم نوعان خود گفت : درون لانه هایتان بروید تا توسّط لشکر سلیمان لگدمال نگردید.
طاووس یمانى گفت : آن چه حیوانى بود، که به دروغ مورد تهمت قرار گرفت ؟

فرمود: گرگ بود، که برادران حضرت یوسف علیه السلام آن را متّهم به قتل برادر خویش کردند.
طاووس در آخرین سؤ ال خود از امام امام محمّد باقر صلى الله علیه و آله ، پرسید: آن چیست که کم و زیاد مى گردد؛ و آن دیگرى چیست که زیاد مى شود ولى کم نمى گردد؛ و آن چست که کم مى شود ولى زیاد نمى گردد؟

حضرت باقرالعلوم علیه السلام همچنین در او جواب فرمود: آن که کم و زیاد مى شود، ماه است ؛ و آن که زیاد مى شود ولى کم نمى گردد، آب دریا است ؛ و آن که کم مى شود ولى زیاد نمى گردد، عمر انسان است .

شهادت آن امام همام را تعزیت عرض می نمایم


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در سه شنبه 86/9/27 و ساعت 8:22 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()

1. خود را بشناسید تا معبودتان را بشناسید

اهداف، احساسات و محدودیتهاى خویش را بشناسید و با آرامش، با آنها برخورد کنید؛ خواه از طریق مطالعه و خواه از طریق اندیشیدن و تفکر.

2. به خودتان ارزش بدهید

ممکن است سخت به نظر برسد؛ اما سعى کنید رفتارتان گویاى این باشد که از خودتان مواظبت مىکنید، برخورد و رفتار مثبت را به دنیاى اطراف هدیه دهید. برخورد مردم با شما، متأثر از رفتار و پوشش شماست. بنابراین، خود ارزشى و خود اعتمادى را به نمایش بگذارید تا احترام را براى شما به ارمغان آورد.

3.
بیش از حد توانتان کار نکنید


همه ما با سخت کوشى، خواهان تأمین امنیت و رفاه خانوادهمان هستیم؛ اما مهم این است که تعادل را در زندگى خود حفظ کنیم. اگر براى شما تأمین معاش، مهمتر از صرف وقت با عزیزان یا لذت بردن از زندگى است، بهتر است در تعیین اولویتها بازنگرى کنید.

4. از افراد منفى دورى کنید

سعى کنید ارتباط خویش را با کسانى که براى شما افسردگى به ارمغان مىآورند، به حداقل برسانید؛ یعنى کسانى که اغلب محبتهاى دریافتى را بدون پاسخ مىگذارند و یا کسانى که همواره از شما بی دلیل انتقاد مىکنند.

5. مثبت فکر کنید

علایق شخصىتان را با مطالعه و رفتن به کلاس، توسعه دهید؛ علایق جدید را امتحان کنید و شکستهایتان را به کار گیرید.
افراد موفق، از شکستهایشان درس گرفتهاند و مغلوب شکستها نشدهاند. اگر شما توانایىهایتان را به خوبى افزایش دهید و نقش مثبتى داشته باشید، واقعاً قادر به تبدیل موقعیتهاى منفى به موقعیتهاى مثبت خواهید بود
.

6.
ورزش


یک رژیم غذایى مناسب و قدرى فعالیت بدنى روزانه - اعم از این که پیادهروى آرام باشد یا کار بیرون - فشار و اضطراب را تخفیف مىدهد و روحیه را شاداب نگه مىدارد.

7. بخشى از اوقاتتان را تنها بگذرانید

«
لذت بردن از جمع دوستان» و «تنهایى»، دو بخش از زندگىاند که براى تقویت روحیه، بسیار مهم مىباشند.

8. به دیگران کمک کنید
.
کمک بلاعوض در مسائل اجتماعى یا کمک به دوستان نیز مىتواند نیروی مضاعفی را ایجاد کند

9. ارتباط و مراوده

با آرامش و متانت، احساساتتان را نسبت به خانواده، دوستان، مدرسه و دانشگاه بیان کنید و با دقت کامل، به جواب آنها گوش فرا دهید.
10.
موقع احتیاج، کمک بطلبید

افرادى را پیدا کنید که هنگام مشکلات، بتوانید با آنها مشورت کنید.


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در دوشنبه 86/9/26 و ساعت 12:55 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()



1.
تعارفات
تعارفهاى بیش از حدّ و فقدان شهامت «نه گفتن» نابودگر فرصتها به شمارمى آید.
2.
تلفن

گفتوگوهاى طولانى، حاشیه روىهاى بىمورد و حتّى استفاده مکرر از آن

به خستگى روانى، انقطاع کار، عصبانیت، ابهام و تحلیل رفتن قواى جسمانى مىانجامد.

3.
ملاقات کنندگان

در خانه، محل کار، خیابان و محیطهاى دیگر اجتماعى با افراد گوناگون ارتباط داریم،

ولى باید توجه داشته باشیم که بسیارى از این دیدارها و ارتباطها از سود مادى و معنوى تهى است

4. اطلاعات اضافى
. بررسى، مراجعات مکرر و بیهوده و بازبینى خاطرات نهفته در لابهلاى آنها، جز اتلاف وقت معنایى ندارد.

براى پیشگیرى از این هزینه جبرانناپذیر، باید اطلاعات کیفى موجود،

پس از دستهبندى و نه بستهبندى، در جاى مناسب قرار گیرند. و اطلاعات کمّى

به شکل فهرست، نمودار، جدول و غیره خلاصه شوند تا هنگام نیاز به بخشى از آنها

به بازبینى کل ناگزیر نگردیم و وقت بسیار هزینه نکنیم.
5.
خود محورى

باید در انجام کارها از تفویض اختیار و یارى همکاران و دوستان بهره برد

و از هزینه کردن وقت در امور کم اهمیت پرهیز کرد.

افزون بر این، خود محورى سبب فشار عصبى و تنشهاى روانى شدید مىگردد.

انسانهاى خود محور در انبوهى از اطلاعات دست و پا مىزنند و همواره از کمبود وقت شکوه مىکنند.


6.
عدم تقسیم انرژى

استفاده مؤثر از وقت، به تقسیم درست انرژى بستگى دارد.

بسیارى از افراد در ساعات آغازین صبح، براى مثال از ساعت 8 تا 12 چنان انرژى مصرف مىکنند که

انرژى جایگزین نیز نمىتواند آنها را براى فعالیتهاى بعدى آماده سازد.

7. عدم اولویت گذارى

نداشتن فهرستى از کارها و مشخص نبودن اولویتها،

عامل دیگر نابود ساختن فرصتها است. کارهاى روزانه ما سه حالت دارند:
1.
امور فورى
2.
کارهاى متوسط
3.
امور عادى و معمولى
داشتن یک دفترچه کوچک جهت فهرست کردن کارها بر اساس اهمیتشان بسیار سودمند است.

8. نوع نگرش به زمان

روز، هفته و ماه دیدن زمان، به «سرقت پنهان آن مىانجامد.

براى جلوگیرى از این سرقت، باید زمان را دقیقه، لحظه و ثانیه ببینیم.

برنامه ریزى دقیق و زمان بندى شده یعنى نجات دادن و ذخیره ساختن وقت.

در پرتو این امر:
1.
اهداف حرفهاى و شخصى سریعتر و مطمئنتر حاصل مىگردند.
2.
وقت ذخیره مىشود.
3.
وقت کافى براى رسیدن به کارها، وظایف و فعالیتها باقى مىماند.
4.
فشارهاى روزمره زندگى کاستى مىپذیرد و انسان از عادتها و روشهاى بهتر و مطمئنتر برخوردار مىشود.
راز موفقیت بسیارى از افراد موفق، استفاده بهینه و کارآمد از لحظات و فرصتهاى بسیار محدود زندگى است.

این نوع بهرهگیرى از زمان، به آنها اجازه مىدهد:
1.
نگرشى جامع و فرا گیرد داشته باشند.
2.
روشمند برنامه ریزى کنند.
3.
به پیشرفت حرفهاى و شخصى خویش پردازند.
4.
هماهنگ عمل کنند.
5.
آمادگىشان براى انجام کارها روز به روز بهتر شود.
6.
در رویارویى با بحرانها و حوادث نامنتظره، خرسندى و تسلط داشته باشند.
7.
در پایان روز از احساس مثبت بودن سرشار گردند.
8.
زمان را ذخیره سازند.


9.
ابهام در اهداف و مقاصد

مارک تواین مىنویسد: «اگر اهداف روشن نباشد، باید دو چندان زمان صرف نمود و دو چندان تلاش کرد

آن که در برنامههایش اهدافى آگاهانه و هوشمندانه پى مىگیرد

، با استفاده از انضباط و انگیزش شخصى، بُعدى جدید در خویش پدید مىآورد که

اصطلاحاً نیروهاى ناخودآگاه خوانده مىشود. روشن بودن اهداف و تعیین اولویتها ارتباط تنگاتنگ دارند

. تعیین اولویت، اهداف روشن بسیار و آسان است و حتى مىتوان گفت،

وقتى اهداف ابهام ندارد، میزان اهمیت و اولویت آنها احساس مىشود.

ابهام در اهداف به عدم تعیین اولویت و در نتیجه از دست دادن فرصت در کارهاى کم اهمیت مىانجامد.


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در پنج شنبه 86/9/22 و ساعت 12:0 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics